بيل گيتس زماني خودش رو از مايكروسافت بازنشسته كرد كه من قول دادم برم اونجا كار كنم!
من با تله پاتي، 1020 كلمه در دقيقه تايپ ميكنم!
من برج Hanoi رو در يك حركت حل ميكنم!
زبانهاي برنامه نويسي رو كه نميدونم، اونهايي هستند كه هنوز اختراع نكردم!
اينتل سخت افزار خودش رو براي تطابق با كامپايلر من بهينه ميكنه!
كامنتهاي كدهاي من جايزه Pulitzer رو برنده شدن!
من راحت 10 ميليون سطر كد سي++ رو در notepad تايپ ميكنم و بعد هم بدون مشكل كامپايل ميشه!
من وقتي استثنايي رو صادر ميكنم از ديوارها هم رد ميشن!
استيل كد نويسي من در طي دو سال بعد بعنوان بهترين استيل ممكن در نظر گرفته ميشه و قراردادهاي كاري من بعد از قرائت كتاب مقدس خونده ميشن!
مسيح تنها شخصي است كه صلاحيت code review كارهاي من رو داره! او زماني به زمين باز خواهد گشت كه من نياز به code review داشته باشم و البته هنوز نياز نشده!
تنها الگوي برنامه نويسي شيءگرايي رو كه ميشناسم «God Object» هست!
من كل برنامه رو در طي يك Assert ميتونم Unit test كنم!
من نيازي به تايپ sudo قبل از نوشتن فرامين مديريتي ندارم؛ فقط كافي است اسم خودم رو ابتداي فرمان تايپ كنم!
تمام آرايههاي تعريف شده توسط من داراي اندازه بينهايت هستند؛ براي اينكه من حد و مرزي رو نميشناسم!
دفتر ثبت اختراعات، قبل از صدور مجوز جديدي، وبلاگ من رو جهت تكراري نبودن مورد ارجاعي، بررسي ميكنه!
من هيچ وقت استانداردهاي وب رو رعايت نميكنم، چون وب استانداردهاي خودش رو از من ميگيره!
من حتي ميتونم Recycling Bin رو هم Delete كنم!
من شماره نگارشي براي برنامه خودم درنظر نميگيرم؛ چون اين برنامه در همان سعي اول نهايي ميشه!
من معمولا تنها كسي هستم كه به جلسات دعوت ميشم؛ البته من از همه اينها صرفنظر ميكنم!
چون من هيچ وقت باگي رو به كدها اضافه نميكنم، بعد از استخدام من ميتونيد افراد گروه تست را بازنشسته كنيد!
كار كردن با من افتخاري براي شركت شما خوهد بود و من اين رو هر روز به شما يادآوري خواهم كرد!
پياده سازي IEqualityComparer در مورد من صدق نميكنه، چون من معادلي ندارم!
من مشكلي براي حضور در شركت شما در سراسر كشور ندارم، چون حوزه كاري من آبادان و «حومه» است!
ماخذ!